چرا خداوند بار امانت خلیفه‌الهی را به انسان سپرد ؟

???? گفتار حجت‌الاسلام دکتر مقامی
مدیرعامل گروه‌موسسات خانواده بهارنکو
در ویژه‌برنامه هیات‌الزهرا سلام‌الله علیها که به مدت سه‌شب در دهه‌دوم محرم در دانشکده علمی‌کاربردی‌غدیر مطرح شد

انسان تنها موجودی است که ویژگی ذاتی تمام موجودات دیگر (فرشته، حیوان، گیاه و اشیا) را دارد؛ به‌همین دلیل خداوند بار امانت (خلیفه الهی) را به انسان داد. در تمام موجودات عشق مشترک است و ملاصدرا از آن به سریان عشق در هستی اشاره می‌کند؛ بنابراین همه عشق به کمال دارند و ویژگی ذاتی هر موجود کمال اوست؛ به عبارتی سنگ، حیوان و بقیه موجودات هم کمال‌خواهی دارند؛ مثلاً ویژگی ذاتی گیاهان، تولیدمثل و رشدکردن بوده یا کمال بعضی گیاهان نر استفاده از سایه آن‌ها، تصفیه‌کردن هوا و… است؛ هم‌چنین کمال گوسفند خورده‌شدن است؛ اما انسان‌ها با مداخله‌کردن در چرخه طبیعی طبیعت و خلقت نمی‌گذارند موجودات به کمال خودشان برسند، آن‌ها را می‌کشند و از بین می‌برند و در چرخه زیست‌محیطی طبیعت اشکالاتی ایجاد می‌کنند؛ درصورتی‌که کمال‌خواهی انسان جاودانگی است؛ یعنی می‌خواهد به آخر (خدا) برسد.
حرکت جوهری ملاصدرا می‌گوید همه‌چیز لحظه‌به‌لحظه به‌سمت خدا می‌رود؛ سنگ هم لحظه‌به‌لحظه به آن سمت حرکت می‌کند، منتها ظرفیتی دارد و گیاه هم نمی‌شود، چه برسد به اینکه خدا و فرشته شود؛ بنابراین عشقش این است که سنگ شود؛ ولی در همان مسیر است. فرق انسان با دیگر موجودات در فطرت است. در وجود انسان، فطرت و شوق به کمال غیرفعال است و پیامبران آمده‌اند تا شوق به کمال را در او فعال کنند؛ چون برای فعال‌کردن فطرت در انسان به تربیت نیاز است؛ یعنی انسان باید یاد بگیرد چگونه فطرت را فعال کند.
در مراتب وجودی انسان باید به دو مورد توجه شود: مراتب هر انسانی نسبت به انسان دیگر؛ مرتبه‌مندبودن هر انسان نسبت به وجود خودش. به‌عبارتی انسان هم جماد، هم فرشته، هم نبات، هم حیوان است؛ اما نه جماد، نه فرشته، نه نبات و نه حیوان است. انسان، جماد است؛ یعنی جنبه حیوانی انسان‌ها راه‌رفتن، شهوت و غضب است یا رشدکردن مو، ناخن، تولیدمثل و… هم جنبه نباتی و هم جنبه حیوانی دارد؛ به عبارتی درون هر انسانی، مرتبه جسمانیت، نباتی، حیوانی، فرشته‌ای و انسانی وجود دارد؛ بنابراین هرکدام که باشد، عملکردش متفاوت می‌شود و شخصیت خودش را می‌سازد که از فطرت در می‌آید؛ یعنی انسانِ دارای فطرت می‌تواند این‌گونه باشد.
بنابراین به هر کجا رو کند، همانجا معنای زندگی‌اش می شود؛ یعنی اگر نگاهش به جسمانیتش باشد، معنای زندگی‌اش، جسمانی می‌شود یا اگر نگاهش به بُعد گیاهی‌اش باشد، معنای زندگی‌اش گیاهی است یا اگر نگاهش به حیوانیتش باشد، معنای زندگی‌اش را باید در بُعد حیوانی جست‌و‌جو کرد.

لینک کوتاه این صفحه:

https://baharnekou.ir/?p=10934

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

small_c_popup.png
logo-samandehi